گر بوسه میخواهی بیا، یک نه دو صد بستان برو
(گر بوسه میخواهی)
گر بوسه میخواهی بیا، یک نه دو صد بستان برو
اینجا تن بیجان بیا، زینجا سراپا جان برو
صد بوسهی تر بخشمات، از بوسه بهتر بخشمات
اما ز چشم دشمنان، پنهان بیا، پنهان برو
هرگز مپرس از راز من، زین ره مشو دمساز من
گر مهربان خواهی مرا، حیران بیا حیران برو
در پای عشقم جان بده، جان چیست، بیش از آن بده
گر بندهی فرمانبری، از جان پی فرمان برو
امشب چو شمع روشنم، سر میکشد جان از تنم
جانِ برون از تن منم، خامُش بیا سوزان برو
امشب سراپا مستیام، جام شراب هستیام
سرکش مرو از کوی من افتان بیا خیزان برو
بنگر که نور حق شدم، زیبایی مطلق شدم
در چهرهی (سیمین) نگر، با جلوهی جانان برو
"بانو سیمین بهبهانی"
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ ساعت 19:50 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب