
(بیوگرافی)
شادروان رضا وفایی با نام هنری «شهرام وفایی» ـ فرزند زندهیاد استاد حسین وفایی قمی ـ غزلسرای معروف معاصر ـ به سال 1333 خورشیدی، در قم چشم به جهان هستی گشود. و از سال 1348 به همراه خانواده ساکن تهران شدند. شهرام از زمان نوجوانی علاقهمند به سُرودن ترانه شد.
شهرام وفایی، ترانهسرایی حرفهای را از سال 1352 آغاز کرد و بیشتر ترانههایش توسط شاهرخ شاهید (خوانندهی قدیمی) در پیش از انقلاب خوانده شده است. ترانههای معروفی مانند :
«کولی» ـ «آلونک» ـ «شب شکن» ـ «بمون با من» ـ «دوستت دارم» ـ «شهید» ـ «زندونیا» ـ «میراث» ـ «دلم گرفته» و... که با صدای شاهرخ است که در دههی پنجاه با آهنگسازی زندهیاد منوچهر طاهرزاده کرمانشاهی و محمد شمس و داوود اردلان تبریزی انجام شد.
بعد از انقلاب شاهرخ شاهید از ایران رفت و چندین ترانه از شهرام وفایی را اجرا کرد که از معروفترینها میتوان «برج عاج» یا «سوار قصه» رو نام برد. دو شعر هم از شهرام وفایی با صدای منوچهر طاهرزاده پخش شد که یکی «یاد تو بخیر» و دیگری «بیا منو باور کن» بود.
یک آهنگ هم به نامِ «شهر برفی» بود که شهرام وفایی به شاهرخ سپرد و شاهرخ این شعر را به شماعی زاده داد تا بر روی آن ملودی بگذارد و متأسفانه شماعی زاده آن ملودی و شعر را خودش اجرا میکند. و موجب دلخوری و قطع ارتباط میشود. به تازگی متوجه شدم که متأسفانه شهرام وفایی درگذشته و تا کنون از تاریخ وفاتش اطلاعات دقیقی نیافتم.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(خونه)
شعر تنهایی خونه دیگه خوندن نداره
وقتى همخونه ندارى خونه موندن نداره
گرد تنهايى گرفته ديگه اين خونهى غمگين
روزا همرنگ چشاته مثه شب ساكت و سنگين
شيشهى آينه شكسته رو تن سنگى طاقچه
كاكلى چشماشو بسته گلا پژمرده تو باغچه
دست باد از رو درختا همهى برگا رو چيده
ديگه هيشكى لب ايوون جوجهها رو دون نميده
بى تو اين خونهى خالى رنگى از شادى نداره
دست تنهام توى گلدون گل تنهايى میكاره
قصهى دربه درى مو نمیدونى تو میدونم
تو هوايى كه تو نيستى به هواى كى بمونم؟
قصه تلخ غروبو خوندم از غربت چشات
میدونستم گل عشقم میشه پر پر توی دستات
میدونستم دل تنگم گورِ صد خاطره میشه
رو تنم خالی میمونه جای اون دستا همیشه
تو غزلوارهی عاشق رو چمن عطر شقایق
من و دلتنگی ابرا ، هوس گریه و هق هق
تو زلال تن آبی، من تن تشنه سرابم
فکر همخونگی با تو نمیاد حتی به خوابم.
«شادروان شهرام وفایی»