
(بیوگرافی)
شادروان عبدالباقی طبیب اصفهانی ـ متخلص به (طبیب)، متولد حدود 1127 قمری، از سادات موسوی اصفهان، و از شاعران قرن 12 بود. نیاکانش در روزگار شاه عباس اول صفوی از جهرم به اصفهان کوچیدند و در آن شهر مسکن گزیدند. پدر طبيب اصفهانی، ميرزا محمدرحيم بن ميرزا محمد باقی حکيم باشی دربار دو شاه صفوی (شاه سليمان و سلطان حسين) بود.
محمود افغان پس از تسخير اصفهان، سیصد تن از مقامات کشوری و لشکری ايران را در سال 1136 به قتل رساند که ميرزا محمدرحيم نیز یکی از آنها بود. بدين ترتيب، طبيب در 9 سالگی از پدر يتيم شد و چنان که از يک بيت وی برمیآيد، مادرش را نيز در اوان کودکی يا نوجوانی از دست داده است:
منم که روز ازل از من آسمان و زمين
محبت پدری، مهر مادری برداشت
القصّه، طبيب اصفهانی از همان دوران کودکی و در روزگار پرآشوب کشورش، جدا از پدر و مادر، با ناملايمات زمان و بیمهریهای سرنوشت به راه مستقل زندگی قدم نهاد و طبيعی است که رنجهای فراوانی هم ديده است. شايد همين انس با درد و از نزديک لمس کردن سختیهای زندگی بود که بعدها وی در دربار شاهان آوازهدار و جهانگشا نيز فريفتهی ماديات نشد و مدام، انيس و مونس دردمندان بود. طبيب با آن حالات روحانی و طينت عالی که داشت خود را حتی در مرکز قدرت و خانهی عيش و طرب هم، تنها میديد و گاه چنان مأيوس و غمگين میشد که فرياد میزد:
دلتنگم و پرواز گلستان هوسم نيست
گلزار به آسايش کنج قفسم نيست
میگريم و چون شمع، اميدی به کسم نيست
مینالم و مانند جرس، دادرسم نيست
چيند همه کس دامن گل زين چمن و من
چون غنچه به جز چيدن دامان، هوسم نيست
دربارهی معلومات و ميزان تحصيلات طبيب هم به مانند ساير گوشه های زندگی وی اطلاع دقيقی در دست نيست، اما يک چيز مسلم است که در علم طب، تحصيلات را به درجهی کمال رسانده است. با توجه به اينکه در آن زمان، علم طب مانند ساير علوم حکومت، اساساً به زبان عربی تأليف و تدريس میشد، طبيعی است که طبيب اصفهانی هم، زبان عربی و صرف و نحو را در سطح بسيار بالا فرا گرفته بود. و چون حکيم باشی دربار بود (و «حکيم باشی» به جز طبابت شاه وظيفهی نديمی و مستشاری در ادارهی امور دولتی و عزل و نصب بعضی از درباريان را نيز بر عهده داشت)، از سياست و علوم مديريت نيز باخبر بود و از آنجا که اشعار شيوایی هم سروده است، پس؛ از فنون وابسته به شعر و ادبيات نيز (هم عربی و هم فارسی) به خوبی آگاه بوده است.
چنانکه قبلاً هم ذمر شد، طبيب اصفهانی بيشتر به شغل طبابت شهرت داشت و همنشينی او با نادرشاه بيشتر به خاطر طبابتش بوده تا شاعری. زیرا خود طبيب هم علاوه بر آن که در همه غزلياتش تخلّص «طبيب» را به کار میبَرد، گهگاهی به صورت مستقل به شغل طبابتش اشاره میکند.
از طبيبی خسته، گر احوال پرسندت بگو
ديدمش در بستر غم، ناتوان افتاده است
و نيز گفته است:
آيين وفا ، کار طبيب است که باشد
او را غم ياران و کسی را غم او نيست
طبیب اصفهانی در زمان خود انسانی مورد اعتماد و محبوب در میان مردم بود تا جایی که توسط معتمدین و بزرگان مدتی بهعنوان کلانتر اصفهان انتخاب شد. دریافت چنین مسؤولیتی در آن زمانه به معنای نوعی انتخاب مردمی بوده است. این قبول مسؤولیت برای تأمین منافع مردم سرزمین مادری است و الا خلق او چیز دیگری بوده است. چندی بعد هم طبیب پی کار خود رفت و کلانتری را به برادر سپرد و خود با شاعران و ادیبان اصفهان، هاتف، عاشق، آذر، مشتاق و صهبا معاشرت کرد. طبيب از اعضای فعال «انجمن ادبی مشتاق» بوده و در رواج و رونق سبک بازگشت ادبی خدمات ارزندهای نموده است و بدین جهت ماندگار شده است؛ زیرا نه سیاست امری قابل ذکر است و نه طبابت فردی را مانا میکند این ادبیات و چگونه زیستن است که در اذهان میماند و شعر زبان ملت فارس است. این اشعار است که فرهنگ ما را زنده نگه داشته و در این میان عشق جوهر غزل است و طبیب همزبان گفتن عشق را از سعدی وامدار است، هرچند که هر شاعری برای خود عالمی جداگانه دارد و شعر عملی تقلیدی نیست.
محققّان آثار طبيب، همگی بر اين نکته تأکيد کرده اند که وی در چند سال آخر عمر فقط به کار شعر و شاعری پرداخته و اغلب در گوشه نشينی به سر برده است. وی همين سال ها احتمالاً با تشويق سيد علی مشتاق ديوان خود را مرتب گرداند و چون گنج ارزشمندی برای آيندگان به يادگار گذاشت.
دربارهی ازدواج طبيب و فرزندان وی هيچ اطلاعاتی در دست نيست. دانشمند ايرانی، مجتبی برزآبادی فراهانی در مقدمهی ديوان طبيب از نشاط اصفهانی (1244-1175) به عنوان نوادهی طبيب ياد میکند و مینويسد: «از جمله شخصيّتهای مهم اين خاندان نشاط اصفهانی است، که نوادهی طبيب اصفهانی است.»
از تاريخ وفات طبيب، معتبرترين قول اين است که وفات شاعر را در سال 1171 و در 44 سالگی بدانيم زيرا روی تخته سنگ مرمری که بالای مزار طبيب نصب شده است، سال وفات او روشن و واضح و خوانا 1171 هـ.ق. نوشته شده است. همچنين مصرع تاريخ فوت وی هم روی سنگ مزار نوشته شده و آن، چنين است:
«بزم جنت، منزل آن زبده سادات باد»
که بر اساس حساب ابجد رقم 1171 میشود. بنابراين، طبيب اصفهانی، بين سالهای 1127 تا 1171 زندگی کرده و در 44 سالگی درگذشته است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
آثار :
طبیب اصفهانی در سرودن غزل توانا بود. از آثار وی میتوان به «دیوان شعر»، مشتمل بر قصاید و غزلیات و قطعات و رباعیات و مثنوی «محمود و ایاز»، در حدود ۳۰۰۰ بیت اشاره کرد.