قیامت کرده برپا یار، از قامت قیامت بین - یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
چو گنجی در دل ویران نهفتم عشق جانان را - یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
صبا گر، از دیار من نمی‌‌گویی چه می‌‌گویی؟! - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
الا که سینه‌ی ما چون حرم، عزای تو دارد - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
نی‌ام ز کار تو فارغ همیشه در کارم - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
دیشب گل امید مرا چیدی و رفتی - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
به چشم تنگ‌دلان مهر و ماه هر دو یکی است - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
به ساغر نقل کرد از خم شراب آهسته آهسته - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
بر کشتگان ز غرفه‌ی جنت، نظاره کن - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
مكن حديث غم ای یار و باش سرخوش و مست - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
مگو كه كشتی ازین موج بر كران نرود - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
بیا که عکس رخ یار در پیاله‌ی ماست - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
با من بگو تا کیستی، مهری؟ بگو، ماهی؟ بگو - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
اگر صبح قیامت را شبی هست آن شب است امشب - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
قامتت را چو قضا بهر شهادت آراست - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
ای ز داغ تو، روان خون دل از دیده‌ی حور - شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
ای اهل عالم! کربلا میعاد عشق است - جمعه بیست و چهارم مرداد ۱۴۰۴
از دشت ظلمت تا خدا تابید خورشید - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
خوشا آن سر که در پایی بیاسود - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
عشق کو تا گم کنم در دامن مهتاب‌ ها - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
مباد بشکند ای رودها غرور شما - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
تو کیستی که صدایت به آب می‌‌ماند - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
جاودان، خرم و خوش، کشور ایران مانَد - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
(بیدادها)  روزگاری جلوه‌گاه آفتابی داشتیم - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
های مردم! کاش امشب مست می‌بودم - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
ای وطن! ای مفخر من! لطف حق‌ات یار باد - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
جان‌‌ها فدای آنكه به جان شد فدای غير - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
نذر تو کرده‌ام غزلی دل‌فریب را  - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
جهنم است، جهنم نه نیم‌روزان است - پنجشنبه بیست و سوم مرداد ۱۴۰۴
اگرچه آينه‌ی دِل، چو جامِ لعل، شكستم - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
ز‌ عقلِ نکته‌بینان حل نشد هرگز معمایی - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
پیش از آنی که گل و خار دمد از گل ما - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
نبوغِ شب‌شکنی در دَمِ سحر پیداست - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
بر عیبِ دشمنانم بينا و پرده پوشم - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
زینبم من که آمدم از شام - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
رمق بال زدن نیست که پر، باز کنیم  - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
منم که خانه در اقصای لامکان دارم - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
یاد عهدی که مرا مونس و دمسازی بود - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
ای شمع! بِه بزم امشب، اشک از تو و آه از من - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
روزی به دامن تو درآویزم ای عزیز - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
عالم آراست چو از پرتوِ انوارِ حسین‌ - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
هرچه میخواهد بگوید هر که میخواهد - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
رفتی از چشمم و دل محو تماشاست هنوز - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
به نیم غمزه دلم را ربود یار از دست - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
عارفان را محنت دنیاست شامل بیشتر - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
هرچِه می‌‌گردد سرِ زلفِ تو لرزان بیشتر - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
دل رنجه ز درد است، دوا را که خبر کرد؟ - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
به میدانِ محبّت، گرچه گویی بی سر و پایم - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
صد درد دل به سینه و دِل جای دیگری است - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴
خموشی مهر خاموشی زند بر لب سخن چین را - چهارشنبه بیست و دوم مرداد ۱۴۰۴