کوچه سار شعر
رفتیم و کس نگفت ز یاران که یار کو؟
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
برف می آمد و هوای سرد یخ زده کوچه و خیابان را
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
نه از تو مهر پسندم نه یاوری خواهم
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
دشت خشکید و زمين سوخت و باران نگرفت
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
آن زن خطیر بود که میفرمود، در خاطرم خطور ندارد مرگ
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
تو خوشتر از بهاری و شعر مجسمی
-
چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴
زبان در غم، قلم هم خم، چهسان از او توان زد دم
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
ای خوشا مستانه، سر در پای دلبر داشتن
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
مگو خود را کنار دیگران تنها نمیبینی
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
مگر آن آتشینخو آگه از بخت من است امشب
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
به دست غم گرفتارم، بیا ای یار، دستم گیر
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
ما سمندر زادگان را شکوه از آتش نباشد
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
مرا که نیست غم تن چه قید پیرهن است
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
هر که در عشق بتان بیدرد زیست
-
سه شنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۴
زلف پر پیچ و خمت کو تا ز هم بازش کنم؟
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
اشکها آهسته میلغزند بر رخسار زردم
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
عقل نخلی است خزان دیده که ماتم با اوست
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
بکوش، ای دلِ آزاده! راحتِ جان باش
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
ای شب! به پاس صحبت دیرین، خدای را
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
کردهام خاک در میکده را بستر خویش
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
عشقیاست مرا در دل و افشا شدنی نیست
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
با گریه دگر عقدهی دل، وا شدنی نیست
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
برو برو که دگر من تو را نمیخواهم
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
فتنهها دارم به جان از نرگسِ فتانِ او
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
با آب گفتم درد خود، افسرد آب از درد من
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
تا به سر باشد مرا سودای او
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
به شام غم چو از آن مَه نشانی کردهام پیدا
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
ای کاش دلت از دل تنگم خبری داشت
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
رفت فرهاد و از او قصهی شیرينی ماند
-
دوشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۴
شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردی
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
مرغ عشقم کز فراقت سوگوار افتادهام
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
چو در کویت وطن دارم نجویم باغ رضوان را
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
قامت مردان شده مانند آی بی کلاه
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
گر نگیری ز من امشَب خبری، وای به من
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
آمد ز در، به پای، ستاد و سلام کرد
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
بهر قدرت طلبی، سیم زری پیدا کن
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
قیامت کرده برپا یار، از قامت قیامت بین
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
چو گنجی در دل ویران نهفتم عشق جانان را
-
یکشنبه بیست و ششم مرداد ۱۴۰۴
صبا گر، از دیار من نمیگویی چه میگویی؟!
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
الا که سینهی ما چون حرم، عزای تو دارد
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
نیام ز کار تو فارغ همیشه در کارم
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
دیشب گل امید مرا چیدی و رفتی
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
به چشم تنگدلان مهر و ماه هر دو یکی است
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
به ساغر نقل کرد از خم شراب آهسته آهسته
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
بر کشتگان ز غرفهی جنت، نظاره کن
-
شنبه بیست و پنجم مرداد ۱۴۰۴
⇐
۲
۳
۴
۵
۶
۷
۸
۹
۱۰
...
→
Powered by
BLOGFA.COM