مخور جانا فریب از گنج گیتی
(گنج گیتی)
مخور جانا فریب از گنج گیتی
مشو اندوهگین از رنج گیتی
پیاده پیل گردد شاه ماتت
همی در بازی شطرنج گیتی
همه دانشوران مستند و شیدا
ز سِحر و جادو و نیرنج گیتی
دل و چشم حکیمان خیره مانَد
ز افسون و دلال و غنج گیتی
چنان کاین مغزها را تیره دارد
می و افیون و بذرالبنج گیتی ۱
نمانَد تا تو بشماری نفَس را
شبانه وز چهار و پنج گیتی
(امیری) دوش کرد این نکته مشهود
از آن دانای حکمت سنج گیتی
که گیتی را نیاید رنج چونان
که دیدی مینیاید گنج گیتی.
«ادیب الممالک فراهانی»
۱. بذرالبنج : بنگ _ حشیش
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و یکم آبان ۱۴۰۴ ساعت 19:38 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب