از آن بترس که آه شبانهای دارد
(آه دردمندان)
از آن بترس که آه شبانهای دارد
برای ناله و زاری بهانهای دارد
از آن ز دیده فشاند مدام گوهر اشک
که در نهاد از این در خزانهای دارد
مگر به یاد گل افتاده آن شکسته پری
که در میان قفس هم ترانهای دارد
چگونه صبر تواند کند غریق در آب
به آن امید که دریا کرانهای دارد
تو ای ستمگر غافل مگر نمیدانی
که تیر آه چو آید نشانهای دارد
از آن شدند همه دوست با (نگارنده)
که با همه ، روش دوستانهای دارد .
"عبدالعلی نگارنده"
+ نوشته شده در یکشنبه دوم آذر ۱۴۰۴ ساعت 9:18 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب