بیوگرافی و اشعار بانو سپیده سامانی
(بیوگرافی)
بانو سپیده سامانى ـ در سال 1339 از پدر و مادرى شاعر در تهران متولد شد. پدرش خلیل سامانى (موج) از شاعران برجسته و مادرش رباب تمدن، شاعر متعهد و انقلابى است.
سپیده سامانى داراى مدرک کارشناسى ارشد در رشتهی زبان و ادبیات فارسى است. او از 13 سالگى به سرودن شعر پرداخته که «دریاى واژگون» یعنى آخرین مجموعهی او در بهار 1378 منتشر شده است. همچنین سه مجموعهی دیگر آماده چاپ دارد. سپیده بیشتر در قالبهاى غزل چارپاره و آزاد شعر سروده اما در 14 سال اخیر به غزل روى آورده است.
از ویژگیهای اشعار کتاب «دریاى واژگون» بر اساس توضیح شاعر این است: شعرها در یک نوبت، همان تاریخ یاد شده، سروده شدهاند و پس از آن هیچ تغییرى در آنها صورت نپذیرفته، که حاکى از اعتقاد شاعر به ثبت احساسات و کلام در «لحظه» است.
ویژگى دیگر مهارت و تسلط شاعر در عروض و ابداع وزنهاى تازه است که بعضى از آنها براى اولین بار ساخته شدهاند و سابقه ندارد که به راحتى اندیشههاى نو با زبانى معاصر تبیین شوند نیز شخصیتهاى سیاسى و شاعران و نویسندگان دنیا در اندیشه او تأثیرگذاردهاند.
سپیده سامانى داراى دخترى به نام دریا است. او در سال 1363 یادنامهاى را براى پدرش با شرکت 120 نفر از شعرا و ادبا به نام یادنامهی موج منتشر کرد. همچنین در سالهاى گذشته کتابهاى بسیارى از نظم و نثر را ویرایش کرده است.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(گفت نه!)
من ندانم گفت آری زیر لب یا گفت نه!
آنقدر دانم که با چشمان گویا گفت نه
رو نهادم با هزاران واژه استقبال را
با وداع تلخ او یک واژه تنها گفت نه
باد را گفتم نباید سخت در زنجیر شد
بازتابش را چو کوه پای برجا گفت نه
برکهای متروک در رؤیای رفتن غرق بود
موج از تصمیم او خندید دریا گفت نه
دشت بی پروای باران خفت با اندام سبز
ابر ازین خواهش به خود لرزید اما گفت نه
نسترن در شعرهایش گفت از اثبات نور
آسمان در جمله هایش ، آشکارا گفت نه
خوب میدانست رنگ آخرش بی پاسخ است
حرفها خاکستری شد بیمحابا گفت نه!
"سپیده سامانی"
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب