هزار حسن عبادت، نه زشتی عمل است
(قبیلهی عشق)
هزار حسن عبادت، نه زشتی عمل است
متاع من، دل مجذوب و مستی ازل است
یکی است نقد حکیمان و ، حسن نادانان
هرآنچه در کتب حکمت است در مَثل است
کسی که گشته به تقلید آدمی سیرت
نه آدمیاست، همان باز، آدمی بَدل است
به جنگ زاهد و صوفی خوشم به گلشن او
میان بلبل و زاغ چمن، همان جَدل است
من از حدوث و قِدم خامشم، ولی گویم
نظیر، عدّت آینده ، عهد ماازل است
قصیده نظم هوس پیشگان بود (عرفی)
تو از قبیلهی عشقی! وظیفهات غزل است.
«عرفی شیرازی»
+ نوشته شده در سه شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۴ ساعت 20:30 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب