(حبیب)

ای باد صبحدم! خبری زآن حبیب نیست؟
يا نكهتش نصيب من بی نصیب نیست ؟

از کوی دوست، رانده مرا دست روزگار
آنجا که درد عشق و جنون را طبیب نیست

با داغ سینه سوز، در این پنج روز عمر
بی جام باده‌ام چو شقایق شکیب نیست

منعم مکن ز ناله که سعدی به ناله گفت:
"گر دردمند عشق بنالد غریب نیست"

(فرهاد) دل مبند به عهد پری‌وشان
زیرا که در سراب وفا جز فریب نیست.

علی اشتری (فرهاد)