ای باد صبحدم! خبری ز آن حبیب نیست؟
(حبیب)
ای باد صبحدم! خبری زآن حبیب نیست؟
يا نكهتش نصيب من بی نصیب نیست ؟
از کوی دوست، رانده مرا دست روزگار
آنجا که درد عشق و جنون را طبیب نیست
با داغ سینه سوز، در این پنج روز عمر
بی جام بادهام چو شقایق شکیب نیست
منعم مکن ز ناله که سعدی به ناله گفت:
"گر دردمند عشق بنالد غریب نیست"
(فرهاد) دل مبند به عهد پریوشان
زیرا که در سراب وفا جز فریب نیست.
علی اشتری (فرهاد)
+ نوشته شده در دوشنبه پنجم آبان ۱۴۰۴ ساعت 15:12 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب