صبحدم مهر از افق چون سرکشد
(دمساز من)
صبحدم مهر از افق چون سرکشد
مرغ جانم در هوایت پر کشد
دیدهی دل، راهی کویت شود
چشم جانم روشن از رویت شود
یاد تو شب مونس تنهاییام
صبر آموز دل شیداییام
قلب پاکم جایگاه مهر توست
بسته با مهر تو پیمان از نخست
هست با یاد تو دائم راز من
با همه دوری تویی دمساز من.
"شادروان غلامرضا قدسی"
+ نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم آبان ۱۴۰۴ ساعت 19:37 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب