(بهار عمر)

همیشه مرد عمل راهکار خواهد داد
و ذهن تنبل کاهل ، شعار خواهد داد

نگر به بینش ضحاک اگرچه ملعون است
ولیک مغز جوان را به مار خواهد داد

به غیر بوسه که مفهوم آن شکوفایی‌ست
چه گوهری‌ست که یاری به یار خواهد داد

به گوش سرو ، تو از مردم گرسنه بخوان
به چارفصل خداوند ، بار خواهد داد

غرض مهارت صیادی است و چالش آن
که خرس سیر عسل به شکار خواهد داد

شکسته پا به دل چاهی و در آن افعی‌ست
که راه چاره به تو اختیار خواهد داد

غمین مباش که پشت تو ایل و طایفه نیست
تبارک الله یارت تبار خواهد داد

به قعر چاه که باشی عفاف یوسفی‌ات
تو را به مسند عزت قرار خواهد داد

چه مارکدار بپوشی چه ساده‌ هر دو یکی‌ست
ادب به شخصیتت اعتبار خواهد داد

به پاسداری یک عمر خون دل خوردن
خدا چه لبخندی به انار خواهد داد

غزل شبیه شکوفه است بر درخت وجود
بهار بگذرد از عمر ، بار خواهد داد .

"علیرضا اطلاقی"