شهادت امام سجاد (علیه السلام)

(یعقوب آل عصمت‌)

ای تشنه‌‌لب که بر لب دریا گریستی
از دیده خون ز مرگ اَحبّا گریستی

تنها نه بهر تشنه‌لبان اشک ریختی
دیدی چو کام تشنه‌ی سقا گریستی

بیمار و زار و خسته و بی‌یار و بی‌معین
عمری درین مصیبت عظما گریستی

یعقوب آل عصمت اگر خوانمت رواست
چون در فراق یوسف زهرا گریستی

آنجا پدر ز هجر پسر گریه کرد لیک
اینجا تو در مصیبت بابا گریستی

چل سال بعد واقعه‌ی سرخ کربلا
در آتش فراق ، تو تنها گریستی

گاهی به یاد وقعه‌ی خونین کربلا
گاهی به یاد شام غم‌افزا گریستی

بگذشت چون به پیش رخت سروقامتی
بر قلب داغدیده‌ی لیلا گریستی

در ماتم سه‌ساله‌ی بی‌یاور حسین
بر سوز آه زینب کبری گریستی

بودی مدام صائم و قائم تمام عمر
روز اشک غم فشاندی و شب‌ها گریستی

(مردانی) از مصیبت جانسوز حضرتش
تا باشدت ذخیره‌ی فردا گریستی .

(محمّدعلی‌ مردانی)