تا سر زلف پریشان تو چین در چین است
(رند حقیقت بین)
تا سر زلف پریشان تو چین در چین است
زیر هر چینی از آن جای دلِ غمگین است
بی مَه روی بتان شب همه شب تا به سحر
دامن و دیدهام از اشک، پُر از پروین است
مکن از عشق بتان منع مرا ای ناصح!
که مرا عشق بتان رسم و ره دیرین است
شیوهی کوهکنی شیوهی فرهاد بوَد
صفت حسنفروشی صفت شیرین است
باغ حسن تو چه باغیاست که پیوسته در او
سنبل و نرگس و ریحان و گل و نسرین است
عاشق ار خواب سلامت نکند نیست عجب
عشق را درد بود بستر و، غم بالین است
(وحدت) از صومعه گر رخت به میخانه کشید
عارف حقنگر و، رند حقیقتبین است .
"وحدت کرمانشاهی"
+ نوشته شده در جمعه چهاردهم شهریور ۱۴۰۴ ساعت 23:23 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب