احرام بستهام که به میخانه رو کنم
(آسمان عشق)
احرام بستهام که به میخانه رو کنم
با بادهی زلال، در آن جا وضو کنم
از خشکزاهدانِ ریا ، گشتهام ملول
غمهای دل به بادهی تر شستشو کنم
آیین حج و ، بُعدِ سفر تا حجاز را
از سر برون و قبلهی خود را سبو کنم
دستم به دامنت، برسان بادهی زلال
مگذار ساقیا به غم و درد، خو کنم
رنگِ گلِ بهار، ز رخسار رفته است
جامی بریز تا که بدان سرخ، رو کنم
(شیوا) شنیدم این که بگوشم سروش گفت
باید خدای را ، ز خودم جستجو کنم .
محمدحسین خدایی (شیوا)
۱۴۰۴/۰۷/۱۸ _ یزد
+ نوشته شده در شنبه سوم آبان ۱۴۰۴ ساعت 14:1 توسط شمس (ساقی)
|
به نـام خــــداونـد شعـــر و ادب