ما ز ارباب هنر درس سخن آموختیم
(درس همدردی)
ما ز ارباب هنر درس سخن آموختیم
تا سخن گفتن به آیین کهن آموختیم
دم به دم بر آتش دل ، دیده آبی میزند
درس همدردی ز چشم خویشتن آموختیم
در چمن پروانه ای میگفت با زیبا گلی :
ما به شمع بزم ، طرز سوختن آموختیم
این سخن بر گوش عشق آمد گران کای بیخبر
سوختن را ما به شمع انجمن آموختیم
بیدلی در بیستون میگفت با شیرین لبی :
راه و رسم عاشقی از کوهکن آموختیم
گشت این آوا بلند از تربت شیرین که ما
کوهکن را تیشه بر سر کوفتن آموختیم
فارغ از (پروانه) ایم و بی نیاز از شمع بزم
کز شهیدان شیوه ی جان باختن آموختیم
این غزل در پاسخ "صابر" سرودم آنکه گفت
"ما ز هر روشندلی ، یک رشته فن آموختیم"
استاد محمدعلی مجاهدی (پروانه)
+ نوشته شده در یکشنبه چهارم آبان ۱۳۹۹ ساعت 19:20 توسط شمس (ساقی)
|