
(بیوگرافی)
شادروان استاد هادی پیشرفت ـ متخلص به (رنجی) ـ در سال 1286 شمسی ـ در تهران به دنیا آمد. وی هنوز کودکی را پشت سر نگذاشته و مشغول آموختن خواندن و نوشتن بود که مجبور شد تحصیل را رها کند و قفلسازی را پیشه خود سازد و هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که متحمل معاش مادر و خواهران و برادرش شد.
مرحوم هادی رنجی ـ در 15 سالگی همین که اوزان صحیح و سنگین را شناخت به سرودن انواع شعر پرداخت و وقتی اشعار خود را قابل عرضه در انجمن های ادبی تشخیص داد در این محافل شرکت کرده و شعرهای خود را در معرض نقادی سخن شناسان قرار داد.
طولی نکشید که هم خود و هم دوستان سخن سنج او پی بردند که وی استعداد غریبی در غزلسرایی دارد. لذا به همین دلیل وی بیشترین توجه خود را معطوف به غزل نمود و انصافاً در این زمینه حیرت همگان را برانگیخت .
استاد هادی رنجی از سبک هندی پیروی کرده و از شعرای پیشین به (صائب) و (حافظ) ارادتی خاص داشت.. وی مردی آزاده و وارسته بود هیچ یک از دوستانش به یاد ندارند که گرد کدورتی از او بر دل داشته باشند او بسیار گشاده دست و بخشنده بود از مال دنیا خیلی بهره مند نبود اما هرچه داشت همان را با دیگران تقسیم میکرد.
هادی رنجی، سرانجام در ساعت 8 صبح روز پنجشنبه 4 اسفند ماه سال 1339 به علت سکتهی قلبی در 53 سالگی در بیمارستان ویلای تهران وفات کرد. آرامگاه ابدی مرحوم رنجی در آرامستان ابن بابویه تهران در مقبرهی خانوادگی و کنار مزار مادرش میباشد.
از زنده یاد رنجی 8 فرزند 2 پسر و 6 دختر به یادگار مانده است. دیوان زنده یاد (هادی رنجی) به همت دوستان وی از جمله استاد مشفق کاشانی و به همت (انتشارات زوار) به چاپ رسیده است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(میگرید)
دل بیدار من، بر مردم خوابیده میگرید
بلی، فهمیده بر احوال نافهمیده میگرید
ز چشم خویشتن آموختم رسم رفاقت را
که هر عضوی به درد آید به حالش دیده میگرید
پس از جان دادن عاشق، دل معشوق میسوزد
که شیرین بهر فرهادِ به خون غلتیده میگرید
نگردد تا رقیب زشت خو، آگه ز حال من...
دلم از هجر آن زیبا صنم دزدیده میگرید
به روز وصل، هم عاشق بوَد در گریه و زاری
ز شام هجر از بس دیدهاش ترسیده میگرید
لبی خندان نبینی تا نباشد دیدهای گریان
بخندد جام، چون مینای می را دیده میگرید
محبت را میان یوسف و یعقوب سنجیدم
چو دیدم بیشتر آن پیر محنتدیده میگرید
کسی کو تیر جانان را هدف گردیده میخندد
دلی کز تیغ آن محبوب سرپیچیده میگرید
هر آن عاشق که بینی از فراق یار مینالد
ولی (رنجی) ز بهر دلبر رنجیده میگرید
"مرحوم هادی رنجی"