این جهان چیست صنمخانهی پندار من است
(صنمخانهی پندار)
این جهان چیست صنمخانهی پندار من است
جلوهی او گروِ دیدهی بیدار من است
همه آفاق که گیرم به نگاهی او را
حلقهای هست که از گردش پرگار من است
هستی و نیستی از دیدن و نادیدن من
چه زمان و چه مکان شوخی افکار من است
از فسونکاری دل سیر و سکون غیب و حضور
اینکه غماز و گشایندهی اسرار من است
آن جهانی که در او کاشته را میدروَند
نور و نارش همه از سبحه و زنار من است
ساز تقدیرم و صد نغمهی پنهان دارم
هر کجا زخمهی اندیشه رسد تار من است
ای من از فیض تو پاینده، نشان تو کجاست
این دو گیتی اثر ماست، جهان تو کجاست؟
"اقبال لاهوری"