
(بیوگرافی)
شادروان علامه محمد اقبال لاهوری ـ در سال 1873 میلادی، برابر با 1252 خورشیدی ـ در شهر سیالکوت ایالت پنجاب ـ چشم به عالم هستی گشود. نیاکان او از قبیلهٔ سپرویبرهمنان کشمیر بودند و در سدهٔ هفدهم میلادی، حدود دویست سال پیش از تولد او، به اسلام روی آورده بودند. پدر او مسلمانی دیندار بود.
اقبال، قرآن را در یکی از مساجد سیالکوت آموخت و دوران راهنمایی و دبیرستان خود را در کالج میسیونری اسکاتلند گذراند. او تحصیلات خود را در رشتهی فلسفه در دانشگاه لاهور آغاز و مدرک کارشناسی ارشد فلسفه را در سال 1899 میلادی، با رتبه ی اول از دانشگاه پنجاب دریافت کرد. وی پس از آن مدرک دکتری خود را در رشتهی فلسفه از دانشگاه کمبریج و دانشگاه مونیخ گرفت. سپس به لاهور بازگشت و به وکالت مشغول شد.
اقبال در دورهی کارشناسی ارشد با توماس آرنولد ارتباط نزدیکی پیدا کرد و در اروپا نیز با ادوارد براون و رینولد نیکلسون مراودات علمی داشت.
اقبال معتقد است که روح قرآن با تعلیمات یونانی سازگاری ندارد و بسیاری از گرفتاریها از اعتماد به یونانیها ناشی شده است. تشویق اقبال به بازگشت اسلام به صحنهی سیاست و ضدیت با تمدن غرب و رد دستاوردهای فرهنگی و علمی غرب از مسائلی است که مورد توجه و استقبال و گاه مورد انتقاد گروههایی از اندیشمندان است.
اقبال لاهوری از شاعران زبر دست در زبان فارسی به حساب میآید. او به خصوص به شخص مولانا دلبستگی و ارادت داشت.
آثار :
نالهٔ یتیم نخستین اثر اقبال است. وی آن را در سال ۱۸۹۹ میلادی در جلسهی سالیانهی انجمن حمایتالاسلام در لاهور خواند. آثار اقبال بهطور کلی عبارتاند از :
علمالاقتصاد: نخستین کتاب دربارهٔ اقتصاد به زبان اردو، چاپ ۱۹۰۳۳ در لاهور ، تاریخ هند ، اسرار خودی (منظوم، فارسی) ، رموز بیخودی (منظوم، فارسی) ، پیام مشرق (منظوم، فارسی) ، بانگ درا (منظوم، اردو) ، زبور عجم (منظوم، فارسی) ، جاویدنامه (منظوم، فارسی) ، پس چه باید کرد ای اقوام شرق (منظوم، فارسی) ، احیای فکر دینی در اسلام (انگلیسی) ، توسعهٔ (سیر) حکمت در ایران (انگلیسی) ، مثنوی مسافر ، بال جبرئیل ، ضرب کلیم ، ارمغان حجاز ، یادداشتهای پراکنده ، حقیقت و حیرت: مطالعهٔ بیدل در پرتو اندیشههای برگسون
مهمترین اثر علامه اقبال کتاب تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام (ترجمهٔ فارسی توسط محمد مسعود نوروزی) است که از ۷ فصل با نامهای زیر تشکیل شدهاست:
فصل ۱: «دانش و تجربهٔ دینی»
فصل ۲: «آزمون فلسفی جهت رازگشایی از تجربهٔ دینی»
فصل ۳: «تصور خدا و معنای نیایش»
فصل ۴: «خودانسانی: آزادی و جاودانگیاش»
فصل ۵: «روح فرهنگ اسلامی»
فصل ۶: «اصل حرکت در ساختار اسلام»
فصل ۷: «آیا دین امکانپذیر است؟»
اقبال در سال 1924 دچار بیماری کلیه شد، اما طبیب مشهور هندی حکیم «عبدالوهاب انصاری» اقبال را معالجه کرد و حدود 10 سال دیگر اقبال از سلامتی برخوردار بود؛ ولی از سال 1934 میلادی، به بیماریهای مختلفی مثل کمشنوایی و کمبینی چشم دچار شد و به تدریج دچار کسالت ممتدی شد و سرانجام در 21 آوریل 1938 میلادی، برابر با 1317 خورشیدی، در 66 سالگی از دنیا رفت و پیکرش در جوار «مسجد پادشاهی لاهور» به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(تماشای آسمان)
خیال من ، به تماشای آسمان بوده ست
به دوش ماه به آغوش کهکشان بوده ست
گمان مبر که همین خاکدان نشیمن ماست
که هر ستاره جهانست یا جهان بوده ست
به چشم مور فرومایه ، آشکار آید
هزار نکته که از چشم ما نهان بوده ست
زمین به پشت خود الوند و بیستون دارد
غبار ماست که بر دوش او گران بوده ست
ز داغ لالهی خونین پیاله، میبینم :
که این گسسته نفس صاحب فغان بوده ست
"اقبال لاهوری"