بیوگرافی و اشعار دکتر پرویز ناتل خانلری
(بیوگرافی)
شادروان استاد دکتر پرویز ناتل خانلری ـ در 29 اسفندماه 1292 ـ در تهران در یک خانوادهی مازندرانی که در عصر قاجار شغل دیوانی داشتند، چشم به جهان هستی گشود. نام خانوادگی خانلری برگرفته از لقب جدش خانلرخان، نویسندهی سفرنامهی میرزا خانلرخان است. جدّ او، میرزا احمد مازندرانی، نخست عنوان خانلرخان و سپس لقب اعتصامالملک گرفت. میرزا خانلرخان اعتصامالملک تا پایان عمر، مشاغلی در وزارت امور خارجه داشت و مدیر کلّ وزارت خارجه بود.
خانلری نام ناتل (شهری قدیمی در مازندران) را به پیشنهاد نیما یوشیج که پسرخاله مادرش بود، به نام خانوادگی خود افزود و با آنکه خود همیشه آن را به کار میبرد، در شناسنامهی او نبود و نام مستعارش «پژوهنده» بود. پدرش ابوالحسنخان اعتصامالملک (۱۲۵۰–۱۳۰۹ شمسی) اهل بابُل، تحصیلکردهی رشتهی حقوق و کارمند وزارت عدلیه و امور خارجه بود و به زبان روسی تسلط و با انگلیسی و فرانسوی آشنایی داشت و به مأموریتهای خارج از کشور فرستاده شد و نایب سفیر ایران در تفلیس و سن پترزبورگ بود.
او تعلیم و تربیت پسرش پرویز را شخصاً به عهده داشت و دلیل برانگیختگی علاقهب پرویز به ادبیات، پدرش بود. خانوادهی پدری خیلی زودتر از شهرستان نور، روستای «ناتل» از توابع شهرستان نور کنونی کوچ کرده بودند.
پرویز ناتل خانلری تحصیلات ابتدائی را در مدرسه سن لویی، مدرسهی آمریکائی تهران و مدرسهی ثروت تهران گذراند. درسهای دورهی اوّل دبیرستان را بهطور متفرّقه امتحان داد، و هنگام ورود به دارالفنون برای دورهی دوّمِ متوسّطه، به تشویق استاد بدیعالزمان فروزانفر، که آن زمان معلّم دارالفنون بود، رشتهی ادبی را انتخاب کرد. سپس وارد دانشسرای عالی شد و در سال ۱۳۱۴ خورشیدی دانشنامهی کارشناسی زبان و ادبیّات فارسی را از دانشکدهی ادبیّات دانشگاه تهران دریافت کرد. پس از گذراندن دورهی آموزشیِ خدمت نظام وظیفه، از سال ۱۳۱۵ به خدمت وزارت فرهنگ درآمد و مدّتی دبیر دبیرستانهای رشت بود. سپس، ضمن تدریس در دبیرستانها، دورهی دکترای زبان و ادبیات فارسی را گذراند.
سالِ ۱۳۲۲ خانلری جزو نخستین گروه دریافتکنندگان دکترای زبان و ادبیّات فارسی از دانشگاه تهران بود. موضوع پایاننامهاش «تحوّل غزل در شعر فارسی» بود که به راهنمائی ملکالشعرای بهار به انجام رساند و بعدها با عنوان «تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحوّل اوزان غزل فارسی» به چاپ رسید. پس از سربازی دورانِ خدمت در دانشگاه تهران را آغاز کرد. خانلری کرسی «پیشینهی زبان فارسی» را در دانشکدهی ادبیاتِ دانشگاهِ تهران ایجاد کرد؛ و تا سالِ ۱۳۵۷ خود متصدّیِ تدریسِ آن بود. از دانشجویان و شاگردانِ موفّقِ او میتوان به دکتر محمّدرضا شفیعی کدکنی اشاره کرد. در اوایلِ کار در دانشگاه تهران، در سالِ ۱۳۲۵، مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران را بنیان گذاشت و خود به مدّتِ پنج سال مدیریّتش را بر عهده داشت.
دکتر خانلری از دورانِ دانشجویی همکاریِ خود را با مطبوعات آغاز کرد و اشعار و نوشتههایش در مجلّهی مهر انتشار مییافت. در خاطرات خود از جمعی از ادیبانِ نامدارِ آن زمان همچون استاد محمّدتقی بهار و استاد غلامرضا رشید یاسمی و استاد سعید نفیسی یاد میکند که در دفترِ مجلّهی مهر، گرد میآمدند و مشهور به ادبای سبعه (هفتگانه) بودند. در مقابلِ ایشان به چهار جوانِ نوگرا و دانشآموختهی اروپا، یعنی مرحوم صادق هدایت و مرحوم مجتبی مینوی و مرحوم بزرگ علوی و مرحوم مسعود فرزاد، اشاره میکند که در «کافهی رز نوار» در خیابان لالهزار جمع میشدند و به گروهِ ربعه (چهارگانه) مشهور شده بودند و دکتر خانلری در حدودِ سالِ ۱۳۱۵ با آنان نیز آشنایی یافت.
دکتر پرویز ناتل خانلری در سال ۱۳۲۰ با بانو زهرا کیا ازدواج کرد که حاصل آن یک دختر و یک پسر بود. پسرش آرمان در جوانی درگذشت.
در خردادِ ۱۳۲۲ نخستین شماره از مجلّهی ادبی سخن را انتشار داد و، با وجودِ وقفهی ناخواستهای که پیش آمد، تا سالِ ۱۳۵۷ انتشار آن را تداوم بخشید.
وی در سالِ ۱۳۲۷ به پاریس رفت و مدّت دو سال در «انستیتو دو فونتیک»، که وابسته به دانشگاه سوربن بود، به مطالعه و پژوهش مشغول شد. او نخستین ایرانیای بود که با رشتهی فونتیک (آواشناسی) در این مؤسسه آشنا شد و رسالهای نیز در این مورد به زبان فرانسوی نوشت.
پرویز ناتل خانلری در سالِ ۱۳۳۴ معاونِ وزارت کشور (در دورهی وزارتِ اسدالله علم) شد. از همان دوران سناتور انتصابیِ مازندران شد و چند دوره تا سالِ ۱۳۵۷ در آن سِمَت بود. از شهریورِ ۱۳۴۱ تا بهمنِ ۱۳۴۲ وزیرِ فرهنگِ کابینهی اسداللّه عَلَم بود. در مقامِ وزارت فرهنگ، طرحِ ایجادِ سپاهدانش را پیشنهاد کرد و به تصویب رساند و اجرایش را آغاز کرد.
از مهمترین خدماتِ خانلری به فرهنگِ ایرانی تأسیسِ بنیاد فرهنگ ایران با جلبِ همکاریِ عدّهای پژوهشگر بود که در سالِ ۱۳۴۴ آغاز به کار کرد. بنیاد فرهنگ ایران در مدّتِ فعالیتِ خود بیش از سیصد کتاب منتشر کرد که غالبِ آنها متون و پژوهشهای مهمّی در جنبههای مختلفِ ادبی و تاریخی و علمی بود. ریاستِ بنیادِ فرهنگ از ابتدای تأسیس تا سالِ ۱۳۵۷ بر عهدهی خانلری بود. دکتر خانلری همچنین ریاستِ فرهنگستان ادب و هنر ایران را برعهده داشت. مدّتی نیز مدیریتِ کلِّ سازمان پیکار با بیسوادی را بر عهده گرفت.
پس از انقلابِ ۱۳۵۷ خانلری به مدّتِ صد روز زندانی شد و از همهی فعالیتهای رسمی و دانشگاهی کناره گرفت. در خاطراتش مینویسد که با آزادی از زندان، حکومت علاوه بر بستن حسابهای بانکی او بابت حقوق دورهی سناتوریاش مبلغ یک میلیون و سیصد هزار تومان از او مطالبه میکند که به دلیل تنگدستی نهایتاً پانصد هزار تومان از او دریافت میکنند.
از کارهای ارزشمند خانلری، انتشار مجلّهی سخن از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۷ بود که جمعاً ۲۷ دوره منتشر شد. شمارهٔ اوّل مجلّه به صاحبامتیازیِ دکتر ذبیحالله صفا منتشر شد، امّا با رسیدن خانلری به سی سالگی، صاحبامتیازی مجلّه به او منتقل شد. مجلّهب سخن، بهخصوص در دورههای اوّل خود، دریچهای به روی ادبیّات جهان بود و محلّی برای انتشار آثار نویسندگان تازهنفس و شاعران نوگرا بود، و نقش بسزائی در جهتگیری ادبیّات فارسی در دورهی معاصر داشت.
روشِ استاد خانلری و نوشتههای او در سخن راهگشای جوانان مستعد شد. بسیاری از نویسندگان و شاعرانِ نامدار چون مرحوم جلال آل احمد، دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن و مرحوم بهرام صادقی اوّلین اثرشان در مجلّهی سخن به چاپ رسید. مجلّهی سخن در دورانِ درازِ انتشارش دو نسل از شاعران، مترجمان، محقّقان، داستاننویسان و ناقدان را تربیت کرد.
دستور زبان فارسیِ خانلری اوّلین بار در سال ۱۳۴۳ به عنوان کتاب درسی دبیرستانی به چاپ رسید و سالها در دبیرستانها تدریس میشد، و بعداً مورد تجدیدنظر قرار گرفت و در دانشگاهها نیز تدریس شد. نوآوری عمدهای که در اوّلین نگاه در دستور زبان فارسی تألیف خانلری به چشم میخورَد، این است که برخلاف دستورهای پیشین، که مبنای بحث خود را اجزای جمله و تعریف انواع واژه قرار میدادند و سپس به ترکیب جمله میرسیدند، در دستور خانلری کوچکترین واحد گفتار که منظور گوینده، یعنی رساندن پیام را برآورده میسازد و جمله خوانده میشود، مبنای بحث قرار میگیرد، و سپس این واحد گفتار به دو قسمت اصلی تقسیم میشود که هر یک شامل اجزای کوچکتری است، و پس از آن به شناخت یکیک اجزای هر قسمت میرسد.
دستور زبان خانلری برپایهی زبانشناسی و با توجّه به روح زبان فارسی تدوین شد؛ و میتوان گفت اوّلین دستور زبان فارسی بر بنیاد زبانشناسی در ایران است. در این دستور، بسیاری از اصطلاحات زبانشناسی که اکنون در زبانشناسی و دستور زبان رایجست، مانند نهاد، گزاره، عملکرد، پایه، پیرو، وابسته و نظایر آن از برساختههای اوست.
اثر مهمّ و ماندگار دیگر خانلری تاریخ زبان فارسی است که یگانه کتابِ مرجع در این زمینه به حساب میآید. بنای کتاب دستور زبان فارسی بر ۵ جلد ریخته شده بود که زبان ایرانیان را از زمان کهن تا دورهی معاصر در برمیگرفت. جلد اوّل شامل اصطلاحاتی بود دربارهی زبان ایرانی باستان و پارسی میانه تا ورود اسلام. جلد دوم مشتمل بر زبانها و گویشهایی بود که پس از اسلام در قلمرو ایرانزمین شکل گرفته و تکامل پیدا کردهاست. این دوره به قرن هفتم هجری ختم میشود. جلد سوم ویژگیهای نحوی و لغوی و آواشناسی دورهی دوم زبان فارسی دری، یعنی بعد از استیلای مغول را شامل میشود. این دوره به قرن سیزدهم خاتمه مییابد و از دورههای اثرگذار در زبان فارسی معاصر است. جلد چهارم دربارهی زبان فارسی معاصر و تحوّل و دگرگونی آن است و جلد پنجم دربارهی زبان فارسی در کشورهای همسایه مانند تاجیکستان، افغانستان و شبهقاره است. خانلری در دورهی حیات خود موفّق شد تنها جلد اوّل و دوم آن را در چندین مُجَلَّد به تألیف درآورَد که از آثار پرارزش و ماندگار این حوزه است. همچنین او طرح جامعی بر همین اساس ابزار زبان فارسی برای تألیف فرهنگ لغت پایهگذاری کرده بود که تنها موفّق شد بخشی از دورهی اوّل را آماده کند و به چاپ برساند.
دکتر ناتل خانلری در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران
از دیگر کارهای عمدهی خانلری، طرحریزی تألیف و انتشار فرهنگ تاریخی زبان فارسی بود. در این نوع فرهنگ، برخلافِ روشِ رایجِ فرهنگنگاری فارسی که مآخذِ اصلیِ موردِ استفاده در آن فرهنگهای موجود است، مؤلّفان نخست همهی متنهای موجود در زبان را به ترتیبِ تاریخی از پیِ هم قرار میدهند و واژهها و معنیهای گوناگون آنها را، نه از روی فرهنگهای دیگر، بلکه از متنها میگیرند. بدین ترتیب معلوم میشود که هر واژه از چه تاریخی واردِ زبان (مکتوب) شده و هریک از معنیهای گوناگونِ آن از چه روزگاری برجا مانده است. چنین لغتنامهای در هر زبان شناسنامهی تاریخیِ یکیکِ واژههای آن زبان است و فایدههای در دستداشتن چنین سندی برای زبانشناسان و ادیبان و محقّقان و شاعران چندان فراوان و گوناگون است که در آغاز کار نمیتوان تمام آنها را پیشبینی کرد.
خانلری طرح تهیّهی فرهنگ تاریخی زبان فارسی را تهیّه کرد و آن را در بنیاد فرهنگ ایران به موقع اجرا گذاشت. همکاران این طرح بزرگ را، که تعدادشان انگشتشمار بود، با تحقیق و تجسّس بازشناخت و گروهی جوانان علاقهمند را به این کار برگماشت. نخستین جلد فرهنگ تاریخی زبان فارسی در سال ۱۳۵۷ انتشار یافت. جلد دوم آن نیز به زیر چاپ رفته بود که با کنارهگیری خانلری معلّق ماند و به سرنوشت نامعلومی دچار شد.
پرویز ناتل خانلری در مقدّمهی کتاب غزلهای حافظ در سال ۱۳۳۷ اظهار امیدواری کرده بود که با استفاده از نسخههای کهن، دیوان کامل حافظ تهیّه و منتشر گردد. این فکر پس از ۲۲ سال تحقّق یافت و در سال ۱۳۵۹ دیوان خواجه شمسّالدین محمّد حافظ توسّط بنیاد فرهنگ ایران انتشار یافت. خانلری در تنظیم دیوان حافظ متن ۴۸۶ غزل حافظ را پس از بررسی و مقایسهٔ ضبط ۱۴ نسخهی اساس خود به ترتیب حروف تهجّیِ قافیههای غزلها در صفحات سمت راست کتاب قرار دادهاست. در صفحات مقابل، برای هر غزل نخست نشانههای معرّف نسخههایی که آن غزل را درج کردهاند در بالای صفحه و به دنبال آن ترتیب ابیات آن غزل در نسخههای مأخذ و سپس اختلاف نسخهها در ضبط کلمات و عبارات در مورد هر بیت نقل گردیدهاست.
دیوان حافظ چاپ خانلری، با وجود چندین ویرایش دیگر از غزلهای حافظ، که طیّ سی سال پس از آن انتشار یافتهاست، اعتبار خود را حفظ کرده و مورد استفادهی محقّقان است.
استاد خانلری خود با آنکه در جوانی در شاعری گرایشهایی مشابه نیما یوشیج داشت، ولی با مطالعهی بیشتر به این نتیجه رسید که عروض فارسی ظرفیّتهای گستردهای دارد و آنچه نیازمند تغییر و تحوّل است، زبان شعر است که باید امروزی شود. مجموعهی اشعار او با نام «ماه در مرداب» در سال ۱۳۴۳ انتشار یافت و بارها تجدید چاپ شد.
پرآوازهترین شعر او مثنوی بلند «عقاب» او است که به صادق هدایت تقدیم شده و این گونه آغاز میشود:
دانشنامهی ایرانیکا «عقاب» را سرشناسترین شعرِ فارسیِ قرنِ بیستمِ میلادی دانستهاست.
خانلری دستی هم در نمایشنامهنویسی آزمود؛ از جمله تکپردهایِ سفر هشتم سندباد را تحتِ تأثیرِ حکایاتِ سندباد بحریِ هزار و یک شب در دیماهِ ۱۳۳۱ در مجلّهی سخن با امضای مستعار «ا.ب.» چاپ کرد که الهامبخشِ یکی از مهمترین نمایشنامههای فارسی به نامِ هشتمین سفر سندباد (۱۳۴۳) به قلمِ بهرام بیضایی شد.
آثار :
دختر سروان، پوشکین (ترجمه)، ۱۳۱۰
روانشناسی و تطبیق آن با اصول پرورش، ۱۳۱۶
چند نامه به شاعر جوان (ترجمه)، ۱۳۲۰
تحقیق انتقادی در عروض و قافیه و چگونگی تحول اوزان غزل فارسی (تألیف)، ۱۳۲۷
مخارجالحروف، ابن سینا (ترجمه)، ۱۳۳۳
تریستان و ایزولد (ترجمه)، ۱۳۳۴
وزن شعر فارسی، ۱۳۳۷
غزلهای حافظ، ۱۳۳۷
سمک عیار (تصحیح)، در ۵ جلد ۱۳۳۸–۱۳۵۳
چند نکته در تصحیح دیوان حافظ، ۱۳۳۸
شاهکارهای هنر ایران، آرتور اپهام پوپ (ترجمه)، ۱۳۳۸
زبانشناسی و زبان فارسی (تألیف)، ۱۳۴۳
زبانشناسی و زبان فارسی (مجموعه مقالات)، ۱۳۴۳
ماه در مرداب (مجموعه شعر)، ۱۳۴۳
شعر و هنر (مجموعه مقالات)، ۱۳۴۵
فرهنگ و اجتماع (مجموعه مقالات)، ۱۳۴۵
تاریخ زبان فارسی (تألیف)، در ۳ جلد ۱۳۴۸
دستور زبان فارسی (تألیف)، ۱۳۵۱
فرهنگ تاریخی زبان فارسی (تألیف مقدمه)، ۱۳۵۷
دیوان حافظ (تصحیح خانلری)، ۱۳۵۹
داستانهای بیدپای (تصحیح) با همکاری محمد روشن، ۱۳۶۱
شهر سمک (یادداشتهای مربوط به سمک عیار)، ۱۳۶۲
هفتاد سخن (مجموعه مقالات در چهار جلد)، ۱۳۷۰
در ۲۸ آبانِ ۱۳۹۹ خیابان پروانه در محدوده خیابان شهید کلاهدوزِ تهران به نامِ پرویز ناتل خانلری تغییر نام یافت.
دکتر پرویز ناتل خانلری، سرانجام در شهریورماه 1369، پس از یک دوره طولانی بیماری، در 76 سالگی در تهران درگذشت و پیکرش در بهشت زهرای تهران، قطعهی ۷۳، ردیف ۳۰، شمارهٔ ۶۶ به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(زار و پریشان)
بگشای در، بگشای در، گریان و نالان آمدم
زآن سرکشیها درگذر، اینک پشیمان آمدم
بگشای در ورنه چنان کوبم جبین بر آستان
کآگه شود یکسر جهان کآزرده از جان آمدم
من مَرد دعوی نیستم دانی تو خود تا کیستم
گر بی تو یکدم زیستم با رنج حرمان آمدم
چون زآرزویت سوختم کینات به دل اندوختم
بس شعله ها افروختم جانسوخته زآن آمدم
بگشای در، با تو مرا دیگر نماند ماجرا
چون یک نفس در این سرا پیش تو مهمان آمدم
بگذار بر دوشات کشم چون گل در آغوشات کشم
سرمست و مدهوشات کشم مست و غزلخوان آمدم
آوخ که جان افسرده شد شوقم چو گل پژمرده شد
بگشای در ، دل مرده شد زار و پریشان آمدم.
"دکتر پرویز ناتل خانلری"