من شبم ، تیره و تاریک، تو اما ماهی

(خاطر خواهی...)

من شبم ، تیره و تاریک، تو اما ماهی
من تو را خواسته‌ام تا تو که را می‌خواهی؟!

من گدای تو: گدا نه! تو بگو من که شوم!
تو بگو من که شوم؟ چونکه تو اینجا شاهی!

گرچه در چاه زنخدان تو یوسف نشده‌‌ست
دل من هست به مقدار ِ کبوتر چاهی؟!

دورم از تو، نفسم بند میاید، آخر
خارج از آب تنفس نتواند ماهی

چهره‌ی زرد مرا عشق تو گلگون می‌خواست
آه خودکار تو سرخ است و کاغذ کاهی

ماهِ نو نیست، منم، لاغری‌اش ارثی نیست
ماه ِ نو نیست، منم، آه که خاطر خواهی...

من به گیسوی تو خضر آمده‌ام، حرفی نیست
پشت این قصه اگر ظلمت اگر گمراهی

آه آیینه آنقدر بلور است که تو
با سخن گفتن از آه سراسر آهی

آنقدر نرم و لطیفی تو که حتی شبنم
موج در موج کند برگ گلت را گاهی

من شبم تیره و تاریک، تو اما ماهی
من تو را خواسته‌ام تا تو که را می‌خواهی؟! .

"بانو مهدیه امینی"

یلدا نمی‌خوام من تو رو می‌خوام

یلدا نمی‌خوام من تو رو می‌خوام....


یلدا نمی‌خوام من تو رو می‌خوام
چشمای غمگین تو یلدامه
پیش نگاه عاشقت بودن
پایان خوب آرزوهامه


کاشکی انار خنده‌تو داشتم
کاشکی که کرسی از تو گرمی داشت
کاشکی که بازم قلقلک بازی
روی لبامون باغچه‌ای می‌کاشت


دلتنگم و این درد سنگینه
این غم حسابش رفته از دستم
عمر تو یلدایی بشه ، ای عشق
تا لحظه‌ای که هستی و هستم


باز اسم تو افتاده تو فالم
کاشکی که چشمام لو نده چیزی
حافظ بگو: گمگشته برگرده
توو این شب بی‌رحم پاییزی


امشب یه دیقه بیشتر خسته‌م
امشب یه دیقه بیشتر تنهام
امشب اسیر مهربونی تم
امشب تو رو یه جور دیگه می‌خوام


عشق تو خوابیده توو آغوشم
اینو بفهم از چشم بیدارم
دیوونه می‌شم وقتی که می‌گی
یلدای من تنهات نمی‌ذارم


برفه که می‌باره روی موهام
چشمام چقد محتاج بارونه
سردم شده از بی تو لرزیدن
یخ بسته تنهاییم توی خونه


بازم بخند آروم جون من
شیرینی لبخندتو عشقه
مست قسم‌های دروغی‌تم
رو راستیه سوگندتو عشقه


وقتی دلت با عشق درگیره
وقتی دلت بی عشق می‌میره
ماه شب من باش امشب رُ
فردا برای هر دومون دیره.

"بانو مهدیه امینی"

بیوگرافی و اشعار بانو مهدیه امینی

https://uploadkon.ir/uploads/cdc725_24بانو-مهدیه-امینی.jpg

(بیوگرافی)

بانو مهدیه امینی ـ فرزند امیر ـ (شاعر و ترانه‌سرا) در فروردین ماه 1366 شمسی ـ در ساوه ـ چشم به عالم هستی گشود.

امینی کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی روانشناسی تربیتی از دانشگاه آزاد ساوه اخذ کرد و سپس به عنوان کارمند در دانشگاه فخر رازی مشغول به کار شد و اکنون در آموزش و پروش اشتغال به تدریس دارد.


آثار :

۱ـ صد غزل عیسی سرودم آه مریم می‌شوم (مجموعه‌ غزل عاشقانه اجتماعی)
۲ـ‌ چشم‌هایش که غرق هاجر شد (مجموعه غزل عاشورایی برگزیده‌ی ادبیات معاصر عاشورایی)
۳ـ قفس اگه طلا باشه (مجموعه ترانه عاشقانه اجتماعی)

در دست چاپ :

۴...میم مثل مین (مجموع غزل ،رباعی مثنوی دفاع مقدس)


مقام‌های ادبی :

مقام اول : همایش عاشورایی قروه (نوبت اول)

مقام اول : همایش عاشورایی قروه (نوبت دوم)

مقام برگزیده‌ی همایش کویر ابرکوه (نویت اول)

مقام برگزیده‌ی همایش کویر ابر کوه (نوبت دوم)

مقام برگزیده‌ی همایش رضوی دانشجوی ضامن آهو

مقام برکزیده همایش رضوی دانشجویی آسمان هشتم

مقام برگزیده‌ی همایش دفاع مقدس قصرشیرین

مقام اول همایش نماز (نوبت اول)

برگزیده‌ی نمایش نماز (نوبت دوم)

مقام برگزیده‌ی جشنواره‌ی شعر ذکر در شوش
و بسیاری از مقام های برتر ادبیات معاصر

‌‌

─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─

(که حتی خضر هم...)

خدا آنقدر ظلمت داد گیسوی سیاهت را
که حتی خضر هم گم می‌کند پیوسته راهت را

تو عٍصیان کردی و آن میوه‌ی ممنوعه را خوردی
و من گردن گرفتم از ازل بار گناهت را

کدام آیینه‌رو دل از تو خواهد برد؟ حالی من
خبر دارم که پر دادی کبوترهای آهت را

سپیدِ بخت بر گیسوی من برف زمستان شد
به آنی پیر می‌گردد ، جوان چشم سیاهت را

پلنگان بر فرازِ کوه امشب اشک می‌ریزند
که از غم هاله می‌بینند گِرد روی ماهت را

به روی پلک‌هایت لشکری از روم و چین دیدم
و لرزیدم هزاران بار انبوهِ سپاهت را

اگر تو راهزن باشی هزاران کاروانِ دل
تمنا می‌نماید غارتِ برق نگاهت را

نمی‌دانم تویی؟ یا ماه؟ یا خورشید؟ گردون هم
در این آیینه حیران است میزان شباهت را.

"بانو مهدیه امینی"