
(بیوگرافی)
آقای استاد دکتر حسین محمدی مبارز ـ متخلص به (ایلیا) ـ متولد 1366/12/01 ـ فارغ التحصیل مقطع دکتری زبان و ادبیات فارسی ـ تایید پروژهی فوق دکتری در حوزهی زبان شناسی از سوی پرفسور اصغر دادبه و استاد دکتر سیروس شمیسا با موضوع «فرهنگ فارسی بر مبنای دلالت لفظی» قائم مقام دبیرخانهی شعر و ادبیات آیینی کشور ، ممتاز آموزشی و پژوهشی دکتری (پژوهشگر برتر دانشگاه)

🎓استعداد درخشان دورهی کارشناسی ارشد
🎓دارندهی مقالات علمی پژوهشی در دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه گیلان، زنجان و...
🎓مقالهی علمی - پژوهشی چاپ شده در فصلنامهی ادب پژوهی گیلان که رتبهی نخست تأثیرگذاری در پایگاه استنادات علوم جهان اسلام ISC را بین 660 نشریه علمی پژوهشی کسب کرده است.

مقالهی برگزيده در همايش بین المللی آموزههای مکتب حسینی، مجمع جهانی اهلبیت علیهم السلام 1381
مقالهی برگزیده در حوزهی نظریه پردازی (جبر و اختیار ـ وحدت عشق) در دهمین همايش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربيت مدرس 1399
کسب رتبههای متعدد (اول و برتر) در حوزهی شعر و خوشنویسی در سطح استان و کشور...
🎓مورد تأیید در ادبیات و شعر از سوی بزرگانی چون مرحوم آیت الله بهجت، مرحوم آیت الله شاه آبادی، آیت الله وحید خراسانی و آیت الله صافی گلپایگانی

✒دبیر ادبخانهی مباهله
✒شاعر ، نویسنده و پژوهشگر
✒مدرس هنر و خوشنویسی (ممتاز1381)
🎓مدرس ادبیات و پژوهش دانشگاه فرهنگیان
🎓مدرس ادبیات عمومی دانشگاه علوم پزشکی و پرستاری آزاد قم
📘کارشناس ادبی و تاریخی بیش از 140 برنامه در شبکههای سراسری: رادیو معارف و شبکههای ماهوارهای :جهانی ولایت و.. و شبکه 1،2،3، قرآن و...

مدرس ویراستاری
🎓ویراستار علمی سازمان بازرسی کل کشور از سال 92 تا 98، تدریس گزارش نویسی تخصصی بازرسی از طریق ویدئو کنفرانس به استانهای اصفهان ، یزد، کرمان، مرکزی، چهارمحال و بختیاری...
📘ویراستار حوزهی میکروارگانیسم و میکروبیولوژی ادارهی کل استاندارد استان قم
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─




─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
به یاد امام حسن (درود خدا بر او باد)
"غریب"
یک داغِ زهرآگین به جانِ آسمان افتاد
در تشتِ خون، آه تمام کهکشان افتاد
غربت زمانی که غریب بیکران را دید
درگوشهای کِز کرد و از چشمش، جهان افتاد
آن کودکی که خاطرات کوچه پیرش کرد
رنگِ کفن بر گیسوانش ناگهان افتاد
از دست و پا افتاد، وقتی دید مادر هم
بر شانه های کوچک او، ناتوان افتاد
وقتی زبان کودک از هق هق به بند آمد
لُکنت همانجا بر لب هر روضه خوان افتاد
در خانۀ خود، خنجری از پشت، وقتی خورد!
با خندهای تلخ و نگاهی مهربان افتاد
شیرین بیانِ (ایلیا) حُکم نمک را داشت
اما نمک بر زخم او از هر زبان افتاد
تابوتِ سرسبزِی که جانبخشِ بهاران بود
با شاخه شاخه تیر در فصل خزان افتاد
روح امام مجتبی در قامتِ قاسم
یکباره زیر اسبهای بی عنان افتاد
من شک ندارم جان پاک مجتبی در تشت
همپای سر با ضربههای خیزران افتاد
افتاد کوهِ غصه پای صبرِ این انسان
آنسان که پای صبرِ او هر امتحان افتاد
ناگاه شعرم رفت پشتِ ساربانی سرخ
ناگاه دیدم کودکی از کاروانِ افتاد
این شعر هم بی ساربان، در نیمههای راه
با واژه های واژگونش ، نیمهجان افتاد
دکتر حسین محمدی مبارز (ایلیا)
سایت ادبخانه