
(بیوگرافی)
شادروان محمدقلی بیگ طرشتی تهرانی ـ متخلص به (سلیم) شاعر ایرانی و از شاعران فارسیزبان دربار مغولان هند در نیمهی اول سدهی یازدهم هجری قمری بود.
سلیم تهرانی در سالی نامعلوم در طرشت تهران چشم به عالم هستی گشود. و تحصیلات منظمی در مدرسه نگذراند اما چنانکه از شعرش دریافت میشود، گذشته از استعداد فطری از دانشهای زمان خود بیاطلاع نبود». نخستین دورهی شاعری او در لاهیجان گذشت، آنجا همراه ملا واصبا (واصب قندهاری) و ملا حسینا (متخلص به صبوحی) ملازم میرزاعبدالله وزیر بود.
سلیم در دههی 1020 چندسالی در اصفهان به سر برد سپس به شیراز کوچید، آنجا مدتی در خدمت امامقلیخان ، والی فارس بود. سپس به روزگار شاهجهان پیرامون سال 1632 میلادی به هندوستان مهاجرت کرد و نزد او و میر عبدالسلام مشهدی جایگاهی یافت. به سبک هندی شعر سرود و (سلیم) تخلص گرفته. «در سرودن اقسام شعر و آوردن مضامین بکر و تازه دستی داشتهاست.» در هند، نخست نزد اسلام خان وزیر اعظم خدمت نمود، «در مدح او شعر بسیار گفته، اگرچه شهرتی در اخذ معنی مردم دارد اما معانی غریب و لطیف هم زادهی طبع خود دارد». در وصف کشمیر یک مثنوی تمام سرود.
شعر او را به «نازکی خیال، خلق مضمونهای دقیق تازه و سعی در ارسال مثل و تمثیل» وصف کردهاند. استاد محمد قهرمان وی را پس از صائب و کلیم، یکی از بهترین گویندگان طرز نو، مشهور به سبک هندی میداند.
سلیم تهرانی سرانجام در سال 1057 هجری قمری در کشمیر درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(پریشانی)
از دل ِ آشفتگان شرح پریشانی بپرس
گر سراغ سیل میگیری، ز ویرانی بپرس
گر چه از احوال من هرگز نپرسید از صبا
از من آن بیمهر را چندان که بتوانی بپرس
شانه می آید به کار زلف، در آشفتگی
آشنایان را ، در ایام پریشانی بپرس
میروم از کویت اما خون خود را میخورم
گر ز من باور نداری ، از پشیمانی بپرس
در جهان هر لحظه افزون میشود طول امل
معنی این نکته را از موی زندانی بپرس
خانه زاد دودمان زلف خوبانم (سلیم) !
از محبت، نسبت من گر نمیدانی بپرس
"سلیم تهرانی"