
(بیوگرافی)
مولانا شهیدى قمی _ متخلص به (شهيدی) از برجستهترین شاعران قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری، حدود سال 840 ه.ق (815 شمسی)، در قم متولد شد. وى در جوانى به سیاحت پرداخت و چندى در خراسان، هرات، قزوین و آذربایجان زیسته، در آذربایجان در دربار سلطان یعقوب به ملکالشعرایى رسید.
شهیدی، معاصر سلطان یعقوب و سلطان حسین بایقرا بوده است. پس از چندى به هند رفت و در گجرات اقامت گزید. چنانكه خود در اين باره میگويد :
«گجراتيان همه نمكین دل كبابشان
میخوارهاند و خون شهيدی شرابشان
در شيشه چون نبات ز يكتایی آشكار
از غايت صفات نه چون سيم نابشان
اين نظم مانَد از تو (شهیدی) به يادگار
در پای تخت خسرو عالی جنابشان»
شهيدی در هرات به خدمت جامى رسیده است و حكیم شاه محمد قزوینى با او بسیار معاشر بوده وى در دربار اسماعیل عادلشاه نیز احترام فراوان داشته است.
ويژگیهای سبکی شهيدی:
شهیدی قمی از برجستهترین شاعران قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری است و باید او را از پیشتازان مکتب وقوعی برشمرد و احتمالاً نخستین کسی است که در اواخر دورهی تیموری و اوایل عهد صفویه تمام غزلیات خود را به بیان واقعیات روابط عاشقانه اختصاص داده است و به همین دلیل شعر او از نوعی تشخص سبکی برخوردار است. از شهیدی قمی 385 غزل به جا مانده است که در همه آنها ویژگی های سبک وقوع کاملاً آشکار است، به همین دلیل در این طرز بر لسانی شیرازی (متوفی942 ق) تقدم دارد. توصیف واقعی، بیان جزئیات روابط عاشقانه، عامیانگی، گرایش به معشوق مذکر و گاهی سرزنش معشوق (واسوخت) از ویژگیهای سبکی اشعار شهیدی قمی است. او در عين حال كه به زبان وقوع گرايش دارد، برخی از غزلهايش را به سبک شعر اواخر دورهی تيموری سروده است و اين طبيعی است چون آغازگر اين راه است و درسـت
جایی كه تقليد میكند شعرش استوارتر است مانند:
عاشق و مستم و پروای كسی نيست مرا
آتشم، باک ز هر خار و خسی نيـست مرا
○○○○○
از باده برفروز رخ همچو لاله را
بستان برای خاطر من این پياله را
اوراق گل به حرف جدایی مزين است
کس غير عندليب نخواند اين رساله را
وفات:
شهيدی قمی، سرانجام در سال 936 هجری قمری (908 شمسی) در حدود 96 سالگی درگذشت و پیکرش در سر كیج گجرات مدفون است.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─
(هرگز)
بِه دلِ شکستهی من نکنی نظّاره هرگز
نبوَد مِیِ سلاطین به سفال پاره هرگز
ز لبت به بوسهای کن دلِ من تسلّی از خود
نیام آن گدا که چیزی، طلبم دوباره هرگز
ز عدم (شهیدی) آمد به وجود، اشکزیزان
بِه جهان کسی نیامد به چنین ستاره هرگز
"مولانا شهیدی قمی"